من، نه!! او ...

خود در آ ور دی ...

خود در آ ور دی ...

۱۱۳ مطلب با موضوع «شعرانه :: دیگران» ثبت شده است

حالش خوب نبود، تعریف ها، مدلها، فرمولها، هر چه را که خوانده بود فراموش کرده بود! دل تو دلش نبود. فشارش هم افتاده بود. زیر لب دعا می خواند و دستانش را مُشت کرده بود. همان جور که تکان تکان می خورد چشمش را چرخاند تا نگاهی به اطراف بیاندازد که در نیمه راه به دام افتاد! دو ردیف آن طرفتر، درست مقابل در، پسرک زیر زیرکی در حال براندازش بود...


+ و حتما همین جا بوده که شاعر میگه:

ببین از فرط تنهایی رسیده تا کجا کارم / که با صد تا کلک باید دو واحد با تو بردارم

++ در موقع امتحان حواستان به سوال ها باشد بهتر است...

۱۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۱۹:۴۰
چشم به راهم ...
به اجبار راضی شد. با او همراه شد. دل تو دلش نبود. هر ثانیه برایش یک ساعت می گذشت. لعن و نفرین بود که نثار خودش می کرد؛ ای کاش نمی آمدم، ای کاش زود تر رفته بودم، ای کاش شب را پیش مادر بزرگ می ماندم. ای کاش ... ! هوا تاریک، شیشه ی ماشین پایین، فیلم خاطرات در حال پخش، زن همسایه هم که در دلش رخت می شست و خدا نگهدارد آقای اصفهانی را ...

چه در دل ِ من
چه در سر ِ تو
من از تو رسیدم به باور ِ تو
.
.
.
با تو ، شوری در جان
بی تو ، جانی ویران
از این ، زخم ِ پنهان
می میرم
.
.
.

ببین غم ِ تو رسیده به جان و دویده به تن
ببین غم ِ تو رسیده به جانم ،
بگو چه کنم



+ این داستان، داستانی پیش نیست!
۱۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۰۴
چشم به راهم ...

گفت: ان شاالله خدا قسمتت کند بابا

آنوقت می فهمی که زن ها

آنقدر ها هم

آش دهن سوزی نیستند ...


+ دلداری می داد اما ، به سبک قدیم !

++ سر تو با همه شهر در افتادم من ...

۱۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۰:۳۶
چشم به راهم ...

خندید

و

انار همسایه

گل از گلش

شِکُفت ...


انار


+ لحن گیرای صدایت زود عاشق می کند / جان من تا میشود با هیچ کس صحبت نکن


++ شاعرش را نمی شناسم!

۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۴ ، ۱۹:۳۶
چشم به راهم ...

- ببین منو!! اصن تو چرا انقد ساکتی؟

+ :)


- فقط من حرف زدم یه چیزی بگو!

+ :))


- :|

+ چی بگم؟؟


-  نمیدونم، هرچی!! فقط بگو






+ همه چیزمی تو ...


- ...

+ بسه یا بازم بگم؟؟؟


- ...

+ ...


+ گاهی تمام آسمان ریسمان ها را میبافد تا از تو یک جمله بشنود، خسیس نباش محبت کن ، مردانه محبت کن...

++ درد بی درمان شنیدی؟ حال من یعنی همین/ بی تو بودن درد دارد میزند من را زمین (شاعرش را نمیشناسم)

۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۴ ، ۱۸:۳۱
چشم به راهم ...

و مشروطی نیز عالمی دارد ...


+ امتحان ها نزدیک!

++ تعداد واحد ها زیاااااد!!

+++ اعصاب مصاب هم که تعطیل!!!



اینجاست که شاعر میگه:

آدم چه کند با هیجانِ وسطِ درس ؟
ناگاه که یادِ تو و چشمانِ تو افتاد . . .

۱۶ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۴ ، ۱۳:۵۳
چشم به راهم ...

شب و روزم را

تماما


با خـدا

حرف میزنم


پیچیده نیستم!


فقط

تو را

می خواهم...



+ انقــــدر از غــم و از دوری تو نالیـــدم 

مادرم گفت که لازم شده مشهد برویم
(بهزاد اسدی)
۶ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۹
چشم به راهم ...
به  آشنا
به غریبه
به هر کی
زورم رسیده

به جای سلام
گفتم؛
جونم به لب
رسیده



+ بگــو به هرکه رسیدی دعا کند ما را
   مگر منو تو به زور دعا به هم برسیم

                 (فرامرز عرب عامری)
۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۴۰
چشم به راهم ...

تا

تو هستی

خبر از

درس و کتاب

نیست

که

نیست ...



ای هم کلاسی با تو بودن ارزشش را داشت
یـک بــار دیگـــر هــم بیفتـــم امتحـانـــم را...

(سورنا جوکار)

۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۳۵
چشم به راهم ...

خوانده می شود

فاتحه ای

برای دلم

وقتی

زیر چشمی

نگاهم

می کنی ...


+ هزار نکته ی باریک تر ز مو اینجاست

که چشم های تو از من پــدر درآوردند...

شاعرش را نمی شناسیم!

۱۰ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۱۲
چشم به راهم ...

بعضی

حــرف هـا

گفتن ندارد


یکی

باید

باشد

بیاید

نگاهت

را

بخواند ...


+ یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند ...

(کاظم بهمنی)

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۰۳
چشم به راهم ...

تا

یادِ تو

می آید


از


پا
به
سرم


شعر

است ...


+ من که شاعر نیستم ، حتی دریغ از یک غزل

یــاد تــو شــاعر شده هـر شب قلــم برداشــته

(علی صفری)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۵
چشم به راهم ...

این شهر از حوری اگر چه ازدحام است
وقتی که می بینم تو را کارم تمام است

آشوب افتاده به جان سینه ام باز
چشمان تو مشغول نوعی از قیام است

هر چند اگر نازک شود یک تیغ کاریست
ابروی بی آرایشت مانند دام است

کم صحبتی اما بیانت فوق العاده است
حیف است نطق تو به حد یک سلام است

وقتی کنار چادری ها می خرامی
دل شوره میگیرم که بانویم کدام است؟


با خواهری یک بار هم صحبت شدم من
با آن برادر راه رفتن انتقام است؟

من بچه حزب اللهی ام باشد ولی خب
عاشق شدن طبق کدام آیه حرام است؟


چون دوستت دارم قیامت با تو هستم
این جمله میدانی روایت از امام است ؟

دنبال حرف دیگری می گردی انگار
این حرفهایی که شنیدی بی ادامه است


+ حسین صیامی

۱۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۳۳
چشم به راهم ...